پس از گذشت حدود دو قرن از ظهور اسلام، این دین توانست بخش زیادی از جهان آن روز را با تعالیم خود نورافشانی کند. در این سرزمینها تمدنی جوانه زد، رشد کرد، بالید و چند قرن، جهان را تحت سیطره خود قرار داد. پایههای این تمدن را علومی تشکیل میداد که حاصل مطالعه، تحقیق و تلاشهای فراوان دانشمندان مسلمان بود.
تاریخ هنر به سرگذشت هنرهای تجسمی، نمایشی، شنیداری و کلامی اشاره دارد و به سیر تحول آن در گذر تاریخ میپردازد. نقطهٔ آغاز تاریخ هنر در جهان، هنر ماقبل تاریخ و آثار هنری غارنشینان —اغلب نقاشیها و مجسمههای بدوی (به انگلیسی: primitive) و ابتدایی از حیوانات و انسانها— است. علاوه بر هنر ابتدایی، تاریخ هنر را میتوان بر اساس منطقه به چند عرصه تقسیم کرد. هنر خاور باستان در سرزمینهای خاورمیانه و هندوستان، هنر یونان باستان و روم باستان، هنر بیزانس، هنر اسلامی، هنر خاور دور، هنر قرون وسطا در دوران استیلای کلیسا بر اروپا، هنر دورهٔ رنسانس، هنر نوین غربی و در نهایت هنر نوگرای دوران جدید در قرن بیستم از آن جملهاند. به عقیده پژوهشگران غربی تاریخ هنر، هنر ابتدایی میتواند هنر انسانهای معاصر را که سبک زندگی و فرهنگی بدوی دارند، در کنار هنر انسانهای ماقبل تاریخ در برگیرد. برخی این نگاه پژوهشگران غربی را ناشی از سلطه فکری خاصی میدانند که آنها در برخورد با سایر تمدنها و براساس توسعههای مادی و فنآورانه تمدن غربی برای خود قائل هستند.
تاریخ هنر
(نام اصلی به انگلیسی The Story of Art است که توسط مترجم به این صورت
ترجمه شدهاست)، نام کتابی است از ارنست هانس گامبریچ که به سیر تاریخی
تکامل هنر (به طور خاص، هنرهای تجسمی) از انسانهای نخستین تا سبکهای مدرن
میپردازد. این کتاب نخستین بار در سال ۱۹۵۰ منتشر شد. برگردان این کتاب
به فارسی را علی رامین در سال ۱۳۷۹ انجام داده و «نشر نی» آن را منتشر
کردهاست.
نقدهای تحسینآمیز متعددی در مورد این کتاب وجود دارد. پیر
روزنبرگ (Pierre Rosenberg) رئیس موزهٔ لوور گفتهاست که این کتاب از چنان
شهرتی برخوردار است که میتوان آن را با مونالیزای داوینچی مقایسه کرد.
آنتونی
گورملی مجسمهساز بریتانیایی دربارهٔ کتاب و کار گامبریچ گفته است
«مهمترین هدیه او به ما قابل فهم کردن روند زنده هنر برای همه ما بوده است.
او تجربه قانونمند مطالعه هنر را از یک تاریخ فرهنگی خشک، به نوعی
ماجراجویی تبدیل میکند. تاریخ هنر گامبریچ این نظریه توفنده را بیان
میکند که در واقع چیزی به نام هنر وجود ندارد و این تنها هنرمندان هستند
که وجود دارند.»
علوم در جهان اسلام قرون وسطی به دانشهایی گفته میشود که موضوع و مسائل آنها، دانشهایی است که مسلمانها در آن زمان بدان پرداخته و آثاری را منتشر ساختهاند، مانند علم تجوید، علم تفسیر قرآن، علم حدیث، علم کلام نقلی، علم فقه، علم اخلاق نقلی، علم عرفان عملی و نظری، .