مبحث علم دینی، یکی از مباحث چالشی است که با دو رویکرد مخالف و موافق همراه است.
یکی از موافقان نظریهٴ علم دینی، آیت الله جوادی آملی دامظله است.
در
مسیلهٴ چگونگی تحقق علم دینی، رویکرد حداکثری را به دین میپذیرند و
معتقدند که دین، شامل تمام علوم میشود و علم غیردینی وجود ندارد.
دیدگاه حداکثری علم دینی، دارای سه مرحله است: ١. قرار دادن عقل در هندسهٴ معرفت دینی؛ ۲.
تنفیذ شرع بنای عقلا را؛ ۳.
تبیین کلیات علوم با دلیل نقلی.
این مراحل به صورت تکاملی، همه علوم را در بر میگیرد.
استاد
جوادی آملی جداانگاری علم و دین را محصول تصوری ناصواب از علم و دین، و
تبیین نسبت واقعی علم و دین را در گرو تعیین جایگاه عقل در درون هندسه
معرفت دینی میدانند.
در این دیدگاه عقل، در برابر نقل، قرار میگیرد، نه در برابر دین.
دیدگاه
استقلال دو حوزه علم و دین از یکدیگر بر آن است تا از یک سو به تعارض این
دو حوزه معرفتی پایان دهد و از دیگر سو، بر نقش علم در اداره عرصههای
غیراختصاصی دین تاکید ورزد.
استاد جوادی آملی جداانگاری علم و دین را
محصول تصوری ناصواب از علم و دین، و تبیین نسبت واقعی علم و دین را در گرو
تعیین جایگاه عقل در درون هندسه معرفت دینی میدانند.
در این دیدگاه
عقل، همگام با قرآن و سنت، تامین کننده معرفت دینی است و از این رو، معرفت
عقلانی و دانش علمی از قلمرو معرفت دینی بیرون نبوده و هرگز در مقابل دین
قرار نمیگیرد.
در این دیدگاه عقل، در برابر نقل، قرار میگیرد، نه در برابر دین.
از این رو، از این منظر، علم یکسره دینی شده و چیزی به نام علم غیردینی وجود نخواهد داشت.
منبع : علم دینی
امروزه سرمایه فکری و داراییهای نامشهود عوامل اصلی سودآوری و موفقیت
شرکتها میباشند، حرفه حسابداری هنوز چالشهای مربوط با اندازهگیری و
گزارشگری نتایج واحدهای دانش بنیان را رفع نکرده است.
مشکل اندازهگیری
و گزارشگری سرمایه فکری دامنه بینالمللی دارد و سرمایه فکری نامشهود است و
نمیتوان آنرا بصورت صحیحی اندازهگیری نمود اما شرکتها باید از روشهایی
در جهت افزایش ارزش سهامداران استفاده نمایند.
علاقهمندی در جهت مدیریت داراییهای نامشهود منجر به ایجاد روشهای مختلفی برای اندازهگیری سرمایه فکری شده است.
بسیاری از محققین نشان دادهاند که در کشورهای توسعه یافته مدیریت موثر سرمایههای فکری با موفقیت سازمانها رابطه مستقیمی دارد.
امروزه
در اقتصاد جهانی، دانش به¬عنوان مهم¬ترین سرمایه جایگزین سرمایه¬های مالی و
فیزیکی شده است و فضای کسب و کار مبتنی بر دانش، نیازمند رویکردی است که
دارایی نامشهود جدید سازمانی مانند نوآوری¬های نیروی انسانی، روابط با
مشتریان، ساختار سازمانی و.
.. را در بر می¬گیرد.
بنابراین سازمان¬ها برای کسب مزیت رقابتی پایدار، نیازمند شناسایی، مدیریت نظام¬مند سرمایه¬های فکری خود میباشند.
امروزه
در اقتصاد جهانی، دانش به عنوان مهمترین سرمایه جایگزین سرمایههای
مالی و فیزیکی شده است و فضای کسب و کار مبتنی بر دانش، نیازمند رویکردی
است که دارایی نامشهود جدید سازمانی مانند نوآوریهای نیروی انسانی،
روابط با مشتریان، ساختار سازمانی و ... را در بر میگیرد.
در اقتصاد دانش محور، نقش سرمایه فکری در ایجاد ارزش برای سازمانها بسیار بیشتر از نقشی است که سرمایههای فیزیکی ایفا میکند.
بنابراین سازمانها برای کسب مزیت رقابتی پایدار، نیازمند شناسایی، مدیریت نظام مند سرمایههای فکری خود میباشند.
منبع : سرمایه فکری
روشهای تحقیق توصیفی، کاربردی و همبستگی در پژوهش انجام شده به کار گرفته شده است.
مدیریت
ارتباط با مشتری( CRM) به اقدامات، استراتژیها و تکنولوژیهایی گفته
میشود که شرکتها برای مدیریت و تجزیه و تحلیل تعاملاتشان با مشتری در
طول چرخهی حیات او و با هدف بهبود ارتباطات تجاری و افزایش فروش به کار
میگیرند.
در این مقاله میتوانید در این باره بیشتر بخوانید.
سیستمهای
مدیریت ارتباط با مشتری( CRM) میتوانند به کارمندانی که ارتباط مستقیم با
مشتریان دارند، اطلاعاتی دربارهی شخصیت، تاریخچهی خرید، علایق و
نگرانیهایشان بدهند.
سازمانها نیاز به اطلاعاتی درباره اینکه
مشتریانشان چه کسانی هستند، انتظارات و نیازهای آنها چیست و چگونه باید
نیازهای آنها را بر طرف کرد، دارند.
روشهای تحقیق توصیفی، کاربردی و همبستگی در پژوهش انجام شده به کار گرفته شده است.
جامعه آماری پژوهش، تمامی بانکهای مرکزی بخش دولتی و خصوصی شهر تهران است.
به منظور جمع آوری اطلاعات، یک پرسشنامه برای سازمان بانکها و دو پرسشنامه دیگر برای مشتریان بانکها طراحی و تدوین شد.
تحقیقات متعدد نشان میدهد که CRM تاثیر بسزایی بر عملکرد بازاریابی سازمانها میگذارد.
لیکن، در پژوهش انجام شده بین متغیرهای مورد مطالعه ارتباط ضعیفی وجود دارد
منبع : مقاله مدیریت ارتباط با مشتری
یک برند قوی با ارزش ویژه مثبت، مزایای متعددی مانند حاشیه سودبالاتر،
فرصتهای تعمیم برند، اثربخشی ارتباطات قوی تر، ترجیح و قصدهای خرید
بالاتر مصرف کننده دارد.
مطالعات و تحقیقات صورت گرفته در حوزه مدیریت
برند، نقش و تاثیرات این شاخه از علم بازاریابی بر عملکرد، سطح سودآوری و
ارزش کسب و کار برای ذینفعان را مورد تاکید قرار میدهد.
شرکتها برای
حفظ و ادامه بقای خود باید بر کسب مزیتهای رقابتی و جلب رضایت هرچه
بیشتر مصرف کنندگان جهت فروش و سهم بازار بیشتر تمرکز کنند.
یکی از
ابزارهای راهبردی که موجب آسیب پذیری کمتر شرکت در مقابل فعالیتهای
رقابتی بازار و تعهد و تکرار مصرف میشود، ارزش ویژه برند است.
هدف این مقاله بررسی تاثیر ارزش ویژه برند بر پاسخهای مصرف کنندگان با استفاده از مدل بویل و مارتینز( ۲۰١۳) میباشد.
مقوله برندسازی و مدیریت برند امروزه طرفداران متعددی در دنیای بازاریابی دارد.
در بخش خدمات، برندها به عنوان راهی سریع برای شناسایی و متمایز ساختن خود و ایجاد تصویر در ذهن مشتریان هستند.
در
میان ابعاد قابل لمس یک محصول یا خدمت، تصویر برند مهمترین چیزی است که
اکثر استراتژیهای بازاریابی معطوف به آن هستند و به برجسته کردن آن گرایش
دارند.
منبع : ارزش ویژه برند
در این مقاله سعی بر این است تا مبحث توانمندسازی کارکنان و نقش آموزش به عنوان ابزار توانمند سازی به اجماع مورد بررسی قرار گیرد.
به
منظور کسب موفقیت در محیط در حال تغییر کسب و کار امروزی، سازمانها به
دانش، نظرات، انرژی و خلاقیت کلیه کارکنان، اعم از کارکنان خط مقدم تا
مدیران سطح بالا،نیازمندند.
جهت تحقق این امر،سازمانها از طریق توانمند
سازی کارکنان مربوطه به منظور تشویق آنان به ابتکار عمل بدون اعمال فشار،
ارج نهادن به منافع جمعی سازمان با کمترین نظارت و انجام وظیفه به عنوان
مالکان سازمان،اقدام مینمایند.
توانمند سازی مخصوصا در محیطهای کاری
مجازی که اعضای سازمان از تعاملات چهره به چهره محروم میباشند و مجبورند
که بهطور مستقل عمل نمایند، بسیار مهم میباشد.
همچنین، توانمند سازی جهت حفظ امید و وابستگی کارکنان باقیمانده در طی زما نهای کوچک سازی سازمان حایز اهمیت میباشد.
لذا
میتواند به عنوان منبعی که از آسیب پذیری کارکنان جلو گیری نماید و بذر
امید را در شرایط بحرانی ازجمله انهدام سرمایههای مالی و از بین رفتن
زندگی انسانی، در دل آنان بکارد، مفید واقع گردد.
یک واقعیت قطعی سازمانی آن است که امروزه سازمانها بر خلاف گذشته در یک محیط پیچیده و پویا فعالیت میکنند.
یکی از مولفههای مهم برای ورود سازمانها به عرصههای ملی و بین المللی و رقابت در این عرصهها نیروی انسانی توانمند میباشد.
این
تحقیق براساس نظریه شناخت اجتماعی[١]، که سه دسته عوامل کلیدی فردی، گروهی
و سازمانی را در موفقیت ادراک افراد از احساس توانمندی بیان کرده، شکل
گرفته است.
بنابراین با تدوین پرسشنامه و انجام تجزیه و تحلیلهای
مختلف ازجمله تکنیک حداقل مربعات جزیی[۲]، توسط نرم افزارهای SPSS و Smart
PLS مشخص شد که بین عوامل سهگانه ذکر شده و توانمندسازی کارکنان رابطه
مثبت و معنی داری وجود دارد.
کارکنان توانمندسازیشده، شادتر و فعالتر از بیشتر کارکنان دیگری هستند که در شرکت حضور دارند.
البته این توانمندسازی کارکنان چند عیب هم دارد.
در این مقاله، در وبسایت چطور، ابتدا توانمندسازی کارکنان را تعریف میکنیم و بعد هم به بیان مزایا و معایب آن میپردازیم.
هر آنچه میخواهید در اینباره بفهمید، اینجا عنوان شده است.
منبع : توانمند سازی کارکنان