معنای غیر رایج ریالیسم در فلسفه مرادف با کلی گرایی است که در برابر اصالت
تسمیه قرار دارد و اما معنای رایج، معنایی است که در برابر ایدیالیسم قرار
میگیرد.
ریالیسم که در فارسی "واقع گرایی" و "اصالت واقع" نامیده
میشود، تقریبا نقطهای مقابل ایده آلیسم بوده و برای اشیای مستقل از ذهن و
فکر ما واقعیت قابل است.
عمدهترین معیار برای تمایز ریالیست از ایده
آلیست، پذیرش جهان مادی و طبیعی به عنوان یک واقعیت غیر قابل کتمان است و
اینکه دانشها و ارزش ها، مستقل از ذهن انسان وجود دارند.
از اینرو
برخی از اندیشمندان، ریالیستها را به واقع گرایان علمی یا طبیعی و عقلانی
یا قدیمی تقسیم کردهاند( شفیلد، هری؛ مترجم سرمد، غلامعلی، ١۳۷۵) هدف ما
در این مقاله بررسی مکتب ریالیسم و تاثیر آن بر تعلیم و تربیت است تا با
بررسی دیدگاه دانشمندان این مکتب و استفاده از اندیشههای مثبت آن در جهت
کیفیت بخشی در مسایل یادگیری گام برداریم.
این مکتب عکس العملی بود در
مقابل مکتب رمانتیک. رمانتیک مکتبی درون گرا و ذهنی بود که برای فرار از
واقعیت اکنون، به دنیای گذشته پناه میبرد که البته این دنیای ساختگی غالبا
مبنای واقعی نداشت، اما ریالیسم مکتبی عینی و بیرونی بود که بر بیان
واقعیتهای جامعه تاکید بسیار داشت و معتقد بود که آثار متکلفانه و دیرفهم
مکتبهای رمانتیسیسم و کلاسیسیم راه به جایی نمیبرد و برای نشان دادن
تصویر درستی از جامعه باید زبانی بی پیرایه و ساده را برگزید.
[١]
پایهگذاران اصلی ریالیسم در فرانسه نویسندگان و شاعران کم شهرتی بودند که بهطور صریح با مکتب رمانتیسیم مقابله میکردند.
نخستین
عرصهای که ریالیسم توانست در آن خودی نشان بدهد، هنر نقاشی بود و گوستاو
کوربه( ١۸١۹ – ١۸۷۷ م) یکی از پیشگامان آن محسوب میشود.
ریال( Real) در لغت به معنای واقعیت است و ریالیسم یعنی واقع نمایی.
ریالیسم، مکتبی ادبی – هنری است که در اواسط قرن نوزدهم میلادی یعنی در فاصله سالهای ١۸۵۰ – ١۸۸۰ در اروپا و آمریکا رواج یافت.
این مکتب عکس العملی بود در مقابل مکتب رمانتیک.
رمانتیک
مکتبی درون گرا و ذهنی بود که برای فرار از واقعیت اکنون، به دنیای گذشته
پناه میبرد که البته این دنیای ساختگی غالبا مبنای واقعی نداشت، اما
ریالیسم مکتبی عینی و بیرونی بود که بر بیان واقعیتهای جامعه تاکید بسیار
داشت و معتقد بود که آثار متکلفانه و دیرفهم مکتبهای رمانتیسیسم و
کلاسیسیم راه به جایی نمیبرد و برای نشان دادن تصویر درستی از جامعه باید
زبانی بی پیرایه و ساده را برگزید.
منبع : مقاله مکتب رئالیسم
فرهنگ سازمانی یکی از مهمترین عواملی ا ست که میتوانند در موفقیت و با شکست
سازمانها نقش داشته و عاملی در جهت رشد و پویایی و مانع ترقی سازمان
باشد بنابراین فرهنگ سازمانی در جهت دستیابی به اهدافیت غییر میکند برایا
جرای موثر و موفقیت آمیز برنام هها هر سازمان باید دارای فرهنگ سازمای
مطلوب باشد و بی توجهی هب این امر میتواند باعث شکست سازمان گردد.
پژوهشهایی
که درم ودر تاثیر فرهنگ سازمانی صورت گرفته است همگی گویای این مطلب است
که فرهنگ سازمانی یکی از عوامل تاثیر گذار بر سازمان است هر سازمان برایخ
ود دارای فرهنگ ویژه میباشد و هر حرکتی که بتواند به موفقیت بیانامد باید
برا ثر شناخت واقعی فرهنگ سازمانی باشد چرا که در غیرا ین صورت حرکتهای
مذوبور راه به جایی نخواهند برد.
سازمانها جهت رسیدن به اهداف خود و فعالیت در محیطی رقابتی و پرچالش میبایستی به فرهنگ سازمانی توجه نمایند.
هدف
از این مقاله ارایه الگوی مدیریت فرهنگ سازمانی در شرکتی تولیدی است که
این هدف با رویکردی زمینهای نسبت به شناخت فرهنگ موجود و مطلوب سازمان و
ارایه پیشنهادهای تغییر فرهنگ سازمانی جهت رسیدن به فرهنگ مطلوب دنبال
میشود.
در راستای هدف مزبور سه سوال طراحی شده تا براساس بررسی سوالهای مورد نظر الگوی مدیریت فرهنگ سازمانی طراحی گردد.
روش تحقیق مورد استفاده توصیفی- پیمایشی است و ابزار گردآوری دادهها مشاهده، مصاحبه نیمه ساختارمند و پرسشنامه محقق ساخته بوده است.
از
مشاهده و مصاحبه نیمه ساختارمند جهت شناخت زیر بناهای فرهنگ سازمانی موجود
و تایید متغیرهای اولیه فرهنگ سازمانی موجود و از پرسشنامه جهت آزمون و
بررسی متغیرهای اولیه فرهنگ سازمانی موجود و شناخت فرهنگ سازمانی مطلوب
استفاده شده است.
جامعه آماری تحقیق کلیه مدیران و کارکنان شرکت بودند
که به تناسب هریک از گامهای تحقیق( مراحل مختلف مدل موجودی فرهنگ
سازمانی) نمونههایی به روش تصادفی ساده از آن استخراج و نظرات آنها
عمدتا از طریق ابزار پرسشنامه( با روایی و پایایی تایید شده) سنجیده شد.
یافتهها
نشان دهنده حاکمیت ویژگیهایی بود که بر مبنای مدل مورد اشاره، تناسب
زیادی با فرهنگ تهاجمی داشت و ویژگیهای فرهنگ سازنده، در سطح نسبتا
ضعیفی قرار داشت.
تحلیل شکاف فرهنگی نیز نشان دهنده آن بود که بیشترین
شکاف فرهنگی( فاصله بین فرهنگ موجود و مطلوب) در گونه فرهنگ سازنده دیده
میشود.
مدل پذیرش تکنولوژی( TAM) اولین بار توسط دیویس در سال ۱۹۸۹ جهت پژوهش در زمینه روانشناسی اجتماعی مطرح شد.
درحالیکه
قدرت فناوری اطلاعات بطور چشمگیری درحال افزایش است استفاده کنندگان
فناوری اطلاعات و مدیران هنوز هم با مساله درازمدتی مواجهند و آن این است
که کاربران نهایی اغلب بی مییل به استفاده از سیستمهای اطلاعات هستند
این مقاله به مرور و تحلیل مدلهای اراهی شده در ادبیات برای پذیرش تکنولوژی
جدید توسط کاربران پرداخته شده است نظریه عملکرد منطقی آجزن و فیشبن
Ajzen&fishben١۹۶۷ طرز نگرش را موثربررفتار خود دانستهاند درمدل
پذیرش فناوریدیویس davis پذیرش فناوری اطلاعات جدید برپایه سودمندی و سهولت
ادراکی میباشد دالبرگ dalberg و همکاران در مدل تحقیقاتی خود سودمندی
زمانی، اعتماد امنیت انطباق سهولت استفاده و ...
.. را موثر دانستند نتایج
پژوهش ثابت کرد که سهولت استفاده ادراکی سودمندی ادراکی مزیت نسبی سیستم
نسبت به سیستمهای دیگر تصور ادراکی نسبت به سیستم جدید قابلیت مشاهده
سازگاری سیستم با هنجارهای موجود و سیستمهای قبلی قابلیت آزمون سیستم و
قابلیت نمایش نتایج سیستم همبستگی معنیدار مثبتی با پذیرش فناوری دارند و
داوطلبانه بودن استفاده از سیستم جدید همبستگی معناداری با پذیرش
فناوری ندارد درحالیکه قدرت فناوری اطلاعات بطور چشمگیری درحال افزایش است
استفاده کنندگان فناوری اطلاعات و مدیران هنوز هم با مساله درازمدتی
مواجهند و آن این است که کاربران نهایی اغلب بی مییل به استفاده از
سیستمهای اطلاعات هستند این مقاله به مرور و تحلیل مدلهای اراهی شده در
ادبیات برای پذیرش تکنولوژی جدید توسط کاربران پرداخته شده است نظریه
عملکرد منطقی آجزن و فیشبن Ajzen&fishben١۹۶۷ طرز نگرش را موثربررفتار
خود دانستهاند درمدل پذیرش فناوری دیویس davis پذیرش فناوری اطلاعات جدید
برپایه سودمندی و سهولت ادراکی میباشد دالبرگ dalberg و همکاران در مدل
تحقیقاتی خود سودمندی زمانی، اعتماد امنیت انطباق سهولت استفاده و .
..
را موثر دانستند نتایج پژوهش ثابت کرد که سهولت استفاده ادراکی سودمندی
ادراکی مزیت نسبی سیستم نسبت به سیستمهای دیگر تصور ادراکی نسبت به
سیستم جدید قابلیت مشاهده سازگاری سیستم با هنجارهای موجود و سیستمهای قبلی
قابلیت آزمون سیستم و قابلیت نمایش نتایج سیستم همبستگی معنیدار مثبتی با
پذیرش فناوری دارند و داوطلبانه بودن استفاده از سیستم جدید همبستگی
معناداری با پذیرش فناوریندارد
مدیریت دانش( Knowledge Managment –به اختصار KM) به مدیریت فرایندهای خلق،
ذخیره و نگهداری و به اشتراک گذاردن دانش میپردازد؛ که بهطور عمومی باید
شامل شناسایی وضعیت موجود، تشخیص، وضوح نیازها و خواستهها و بهبود
فرایندهای مورد اثر باشد و به تبع آن پروژههای مدیریت دانش پروژههای
بهبود بخشی هستند.
مدیریت دانش، فرایند منظم یافتن، انتخاب کردن،
سازماندهی، گزینش و ارایه دانش است که به سازمان کمک میکند تا بصیرت و درک
لازم را از تجربه خود به دست آورد.
باید توجه داشت که مدیریت دانش امری
پایان ناپذیر است که همواره سازمان را در تغییرات یاری میکند و نیازمند
پشتیبانی و توجه دایمی استامروزه دانش و سرمایههای فکری سازمانها یکی
از مزیتهای اصلی رقابت محسوب میشود و میتوان اذعان داشت که دانش، قلب
اقتصاد جهانی است و این امر مستلزم شناسایی عوامل کلیدی موفقیت و اقدام
عملی برمبنای این عوامل تاثیر گذار در مراحل مختلف طراحی و استقرار سیستم
مدیریت دانش است.
ما در دنیایی زندگی میکنیم که به خاطر جهانی شدن، دچار تغییرات سریع و اجتنابناپذیری است.
در
این دنیا، اقتصاد به سمت اقتصاد دانش محور حرکت کرده و بسیاری از معادلات
کنونی کشورها را با چالش مواجه ساخته که این امر، خود حاصل فناوری اطلاعات
و ارتباطات است.
سازمانهای کنوین، اهمیت بیشتری جهت درک،
انطباقپذیری و مدیریت تغییرات محیط پیرامون قایل شده و در کسب و به
کارگیری دانش و اطلاعات روزآمد به منظور بهبود عملیات و ارایه خدمات و
محصولات مطلوبتر به ارباب رجوعان پیشی گرفتهاند.
چنین سازمانهایی نیازمند به کارگیری سبک جدیدی از مدیریت به نام«مدیریت دانش» میباشند.
منبع : مقاله مدیریت دانش
این مسیله جزو
مسایل فقه باشد یا نباشد, از تمام ویژگیهای علم کلام برخوردار است, و
با توجه به این کهولایت فقیه عادل از طریق کلام زودتر; بهتر و آسانتر مدلل
خواهد شد و مطلقه بودن آن سادهتر به اثبات خواهد رسید و از جنبه کلامی
ماندگارتر خواهد بود تا از دیدگاه فقهی با این حال چرا این مسیله وارد حوزه
مسایل کلامی نگردد و از مزایای آن استفاده نشود.
نگارنده چنین
میاندیشد که:در این پژوهش ابتدا مفهوم و ادله ولایت فقیه از راه عقل و نقل
و دیدگاه فقهای شیعه تبیین گردیده که فقها به نیابت از امام زمان، سرپرستی
مسلمین را به عهده دارند.
به دنبال آن احکام ثابت و متغیر در اسلام به
بحث کشیده شده که از نظر دانشمندان اسلامی، به ویژه امام خمینی( س )، انسان
دارای نیازهای ثابت و متغیر است که نیازهای ثابت مربوط به ذات و طبیعت
انسان بوده رنگ و نژاد، زمان و مکان درآن تغییر ایجاد نمیکند.
از
آنجا که ولایت فقیه با احکام اولیه نمیتواند همه مشکلات و مسایل حکومتی
را حل کند، ازاینرو، با افزودن اقتدار و همش اندانستن ولی فقیه با پیامبر
و امامان معصوم: در اعمال ولایت، باید او را صاحب ولایت و حکومتی نمود تا
در کنار احکام اولیه از احکام ثانویه و قاعده مصلحت کمک بگیرد تا بتواند با
ادعای جاودانگی و جامعیت دین، در دنیای مدرن، بسیاری از مسایل مستحدثه را
حل کند.
حاکم جامعه اسلامى حق دارد براى برقرارى و حفظ نظم عمومى و بنا
بر مصالح و مفاسدى که تشخیص مىدهد، اقدام به وضع مقررات یا صدور فرمان
هایى کند که با احکام اولیه متفاوت است.
ایشان بر همین اساس، احکام
اسلامى را نیز به دو بخش تقسیم مىکند: یکى احکام الهى که در پاسخ به
نیازهاى تغییرناپذیر زندگى بشر جعل گردیده و در نتیجه دایمى و ابدى هستند و
دیگرى احکام ولایى که براى پاسخگویى به جنبههاى متغیر زندگى اجتماعى صادر
مىشود که ولى امر جامعه باید با درنظرگرفتن مصالح عمومى و براساس حق صدور
احکام حکومتى به وضع مقررات و تنظیم امور اجتماعى در این حوزه بپردازد.
منبع : مقاله آثار و احکام خاص ولایت